GreeCH
محفلی برای بحث و گفتگو درباره فیلمهای روز دنیا
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان

 


ناگفته‌ها در نامه پيمان معادی به اصغر فرهادی، شرق ستارگان جهان از «جدايی...» می‌گويند

وودی آلن، اسپيلبرگ، برد پيت و ... نماينده ايران در اسکار را ستودند

حميد جعفری: اگر همه چيز طبق برنامه و مرتب پيش رفته باشد، در ساعاتی که زينک صفحات روزنامه زير ماشين چاپ می‌رود، هواپيمايش از تهران به مقصد لس‌آنجلس پرواز می‌کند. البته اين پرواز مستقيم نيست، پس در استراحت کوتاهی که در يک کشور دوم دارد، دست‌کم نامه‌اش را در سايت روزنامه می‌تواند ببيند. می‌رود به لس‌آنجلس تا چند روز ديگر درست مثل زمانی که در هتل «بورلی هيلز» (گلدن‌گلوب) همراه «اصغر» بود، در لس‌آنجلس و تالار «کداک تيه‌تر» هم همراهش باشد.

«پيمان معادی» قبل از اينکه مسافر اين سفر باشد در همين تهران که انار ندارد، سيمرغ بهترين فيلم از نگاه مردم را برای فيلم «برف روی کاج‌ها» با خود می‌برد. سيمرغی که باعث شد تا ياد قدردانی «فرهادی» از مردم سرزمينش بيفتد، سيمرغی که بهانه‌ای شد تا برای «اصغر فرهادی» نامه‌ای بنويسد.

نوشته است از تمام اتفاقاتی که برای سينمای ايران به بهانه يک «جدايی... » رخ داده است. از اظهار نظر «وودی آلن» و «اسپيلبرگ» درباره «جدايی... » تا واکنش «برد پيت» و «آنجلينا جولی» حين تماشای فيلم. پيغام‌ها و پسغام‌هايی سينمايی که خواندن‌شان غرورآفرين است و ثبت‌شان توسط «معادی» برگی از تاريخ سينمای ايران.

شمارش معکوس برای مراسم اسکار آغاز شده است. دوشنبه ۲۶ فوريه يا همان هشتم اسفند سال جاری می‌تواند روز مهمی برای ايرانيان باشد. مثل همه «هشتم»‌های ديگر که ايران را غرق شادی کرد. مثل هشتم آذر ۷۶. انگار که «اصغر فرهادی» همان «خداد عزيزی» باشد. چه فرقی می‌کند بهانه فوتبال باشد، سينما يا حتی سياست! برای اين فرقی ندارد که يک‌بار در فيلم مستند «تهران انار ندارد» ديدم و شنيدم که؛ « از اهالی تهران، ۹۴درصد شاعرند و بقيه سينماگر» باری مهم اين است که مردم دوباره می‌خندند.

حالا اين شما و اين نامه «پيمان معادی» که بايد به دست «اصغر فرهادی» برسد.

اصغر فرهادی عزيز
از زمان بازگشتم از مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس که همراه با تو و فيلم‌مان در آن حاضر بودم، می‌خواستم اين نامه را بنويسم؛ اما تلاش برای آماده شدن فيلم اولم «برف روی کاج‌ها»، مجال مناسبی باقی نگذاشت.

در مراسم پايانی جشنواره فجر، وقتی فيلمم جايزه بهترين فيلم از نگاه مردم را می‌گرفت، ياد تو افتادم. تو که هميشه قدردان مردم سرزمينت، سرزمين‌مان، بودی و هستی؛ و با خودم گفتم حالا وقت اين نامه است. به‌خصوص که کمتر از ۱۰روز ديگر به برپايی مراسم اسکار مانده؛ و خواهم گفت ربط اين ماجرا با آن ياد و ارزش مردم و نظرشان چيست.

يکی از خطاهای ديد آدمی، اين است که وقتی چيزی را از نزديک تجربه می‌کند، متوجه عظمت آن نمی‌شود. سفر و تجربه‌های اخيری که با ديدن و شنيدن واکنش‌های مختلف نسبت به «جدايی نادر از سيمين» در کنارت داشتم، به تلاشم برای اينکه دچار اين خطای ديد نشوم، بسيار کمک کرد. مطمئنم خيلی از مردم ايران از خواندن اين واکنش‌ها شادمان خواهند شد. خصوصا در روزهايی که عده‌ای تلاش دارند، موفقيت‌های اين فيلم را به دلايل واهی به سياست ربط دهند و همين انگيزه برای من کافی است تا اين نامه را بنويسم و منتشر کنم.

واکنش‌های ديگری هم که پيش می‌آيد، ممکن است حرف‌هايی را در پی داشته باشد که چندان اهميتی ندارد. از قديم می‌گفتند هميشه بدتر از اين‌که پشت سرت حرف بزنند، اين است که پشت سرت هيچ حرفی نزنند!

همان اوايل سفر اخير، وقتی محمود کلاری که در شرق آمريکا و در تجربه تحسين شدن فيلم در حلقه منتقدان نيويورک همراهت بود، در تماس تلفنی به من گفت که تجربه بسيار عجيبی در مورد اين فيلم در انتظارمان است، به قدر کافی تعجب کردم.

کلاری می‌گفت نکته اساسی اين است که ما با سينما زندگی کرده‌ايم و سال‌های سال فيلم و مراسم سينمايی را ديده‌ايم؛ و حالا به خودمان می‌گوييم قرار است بعضی از نام‌های بزرگ را در اين‌گونه مراسم ببينيم، در حالی که اين بار در کمال تعجب، آنها منتظرند تا ما را ببينند! و اين خاصيت فيلم‌های بزرگ است.

تجربه‌های قبلی البته ميزان تعجب يا هيجان آدم را از اين واکنش‌ها کمتر می‌کند. اما هرگز آن را از بين نمی‌برد. حس پشت حرف کلاری را بعدا ذره‌ذره لمس کردم. وقتی وودی آلن که هميشه در نظرم سرچشمه خلاقيت بوده، به واسطه خواهرش برايت پيغام داده بود که طبق معمول نمی‌تواند - يا نمی‌خواهد - به مراسم بيايد ولی دوست دارد در نيويورک ما را ملاقات و درباره فيلم صحبت کند، تازه فهميدم آنچه از قول او درباره فيلم شنيده بودم، چه معنايی داشت: آلن گفته بود سال‌ها بود نه‌تنها از سينمای ما، بلکه به‌طور کلی از سينما انتظار نداشته که در اين دوران بتواند چيزی بيافريند که چنين تاثيری روی او بگذارد!

وقتی توماس لانگمن پسر کلود بری، کارگردان و تهيه‌کننده مشهور و تازه درگذشته فرانسوی که خودش تهيه‌کننده فيلم آرتيست و برنده انبوهی جايزه است، می‌گفت همه دارند از محصول من تعريف می‌کنند اما وقتی فيلم تو را ديدم، آرزو کردم که کاش من آن را تهيه کرده بودم، همه چيز داشت معنای کامل‌تری پيدا می‌کرد.

وقتی براد پيت می‌گفت شب قبل از برگزاری جلسه مطبوعاتی گلدن‌گلوب، دی‌وی‌دی جدايی نادر از سيمين را در دستگاه گذاشته‌اند و در ميانه‌های همان صحنه دادگاه اول فيلم، آنجلينا جولی با ديدن آن جدل زناشويی فيلم را نگه داشته، متاثر شده، فاصله‌ای انداخته و بعد از چند لحظه باز تماشا را ادامه داده‌اند، اطمينانم بيشتر شد وقتی آنجلينا جولی درباره کار بعدی‌ات پرسيد و ساده و راحت درخواست کرد که در فيلمت بازی کند و در پاسخ حرفت که گفتی شخصيت زن فيلمت فرانسوی زبان است و گفت تا آن تاريخ می‌تواند زبان فرانسه ياد بگيرد، من غرق در غرور شدم.

وقتی مريل استريپ درباره جزييات کارگردانی يا بازی صحنه‌های مختلف فيلم می‌پرسيد و با اشتياق گفت دوست دارد با تو کار کند، وقتی استيون اسپيلبرگ گفته بود که اعتقاد دارد جدايی نادر از سيمين با فاصله زياد بهترين فيلم امسال دنياست، وقتی ديويد فينچر نيم‌ساعت وقت گذاشت تا با تو حرف بزند و نظرهايش را بگويد، وقتی چند سينماگر سرشناس می‌گفتند که فيلم را نديده‌اند اما تعريف‌های زياد فرانسيس فورد کوپولا را درباره آن شنيده‌اند و خيلی کنجکاوند، وقتی الکساندر پين که خودش گلدن‌گلوب فيلم و کارگردانی را گرفت فقط به دليل علاقه به فيلم تو در طول آن روزها به يکی از نزديک‌ترين دوستان هم صحبت‌ات بدل شده بود و در هر دو مراسم گلدن‌گلوب و حلقه منتقدان لس‌آنجلس می‌گفت در طول حرف‌هايت روی صحنه سعی می‌کرده انرژی مثبت به سمت تو بفرستد. وقتی ديگرانی که مجاز نيستم نام‌شان را بياورم، از فيلمت به عنوان يکی از محبوب‌ترين‌های فهرست شخصی‌شان در دو، سه سال اخير ياد می‌کردند، تازه درست دستگيرم شد که فيلم در دل آدم‌هايی که سالی ده‌ها فيلم بزرگ و تاثيرگذار می‌بينند يا يکی‌، دوتايش را هر سال می‌سازند، چه مرزهايی را درنورديده و چه قله‌هايی را فتح کرده است.

در مراسم برگزيدگان منتقدان آمريکا (Critics’ Choice Award) که باب ديلن بزرگ قطعه جديد بسيار زيبايی را روی صحنه اجرا کرد، ما از لذت شنيدن و ديدن اجرايش حرف می‌زديم و به ما گفتند اگر می‌دانستيد خود باب درباره فيلم‌تان با چه لذتی حرف می‌زد، چه می‌گوييد. و اين تازه بخشی از آن چيزی است که من شنيدم و ديدم. باقی‌اش بماند برای روزگاری ديگر، مخصوصا داستان تو و رابرت دنيرو که اميدوارم آقای کلاری روزی تعريفش کند.

اصغر فرهادی عزيز، در جلسه مطبوعاتی ويژه گلدن‌گلوب، يکی از چهار، پنج باری که حاضران به شکلی استثنايی در ميان حرف‌های تو دست زدند، در جواب سوالی بود که می‌پرسيد چطور با محدوديت‌های توی ايران چنين فيلمی‌ساخته‌ای. گفتی هيچ‌کس مرا مجبور نکرده بود آنجا با وجود محدوديت‌ها فيلم بسازم، خواست خودم و قصه‌ای که داشتم، طوری بود که بايد همانجا و با همان شرايط ساخته می‌شد و برای ساخت اين فيلم شما فکر کنيد همه چيز همان‌طور که من دلم می‌خواسته فراهم بوده است.

گفتی نمی‌خواهم بگويم شرايط فيلمسازی در کشورم آرمانی است، اما تصويری هم که شما از فيلمسازی در ايران داريد، خيلی دقيق نيست. اين حرف‌هايت وقتی يادم آمد که لابه‌لای حرف‌ها و کارها و مصاحبه‌های مختلف، به من راجع به طرحی می‌گفتی که قرار است در آينده در تهران بسازی و آن را خيلی دوست داری.

حرف ديگرت که باز به تشويق حاضران آن جلسه انجاميد، همان بود که گفتی تفاوت‌های مردمان نقاط مختلف دنيا بسيار کمتر از شباهت‌هايشان است، اما به نفع سياست است که تفاوت‌ها و فاصله‌ها را بيشتر جلوه دهد و بر آنها تاکيد کند.

اين روزها که در ايران خبر جوايز فيلم تو حتی مانند نوعی گسترش فرهنگی عمل می‌کند و از جمله، گاهی حتی طيف‌هايی را به پيگيری اخبار فرهنگی وامی‌دارد که به طور معمول هيچ کاری به اتفاق‌های هنری نداشتند، اين روزها که تبريک‌های هر همکار و هر دوست، هر رهگذر خيابان و حتی هر بيمار اتاق‌های بيمارستانی که برای بستری کردن و ترخيص پدرم به آن پا گذاشتم، اميد را در دل آدم می‌کارد و می‌پروراند، ياد همان حرفت می‌افتم. بله، بين مردمان مختلف دنيا و احساس‌های انسانی‌شان، تفاوت‌ها ناچيز است. اما آن نفعی که گفتی، آنقدر همه جا رخنه کرده که همين مردم اين روزها در گذر و خيابان از من می‌پرسند وقتی از آمريکا برگشتی، کاری با تو نداشتند؟

در خود مراسم، چه حال خوبی بود وقتی من هم مثل ميليون‌ها ايرانی حرف‌هايت را موقع دريافت جايزه شنيدم. از آن بالا که چشم می‌انداختی، می‌ديدی همه بزرگان سينما که عمری کارهايشان را ديده‌ای و درباره‌شان خوانده‌ای، بهت زل زده‌اند؛ و انگار عشق و انرژی مردم ايران باعث شده بود ما آنجا محکم بايستيم. آن لحظه‌ای که تو از مردم ياد کردی، می‌دانستم ميليون‌ها نفر در کشورمان هم به ما زل زده‌اند و تو به پشتوانه عشق‌شان، به جای هر عزيز ديگرت از آنها ياد کردی؛ و راستش اصغر، آن بالا چه حالی داد ايرانی بودن.

قدر و منزلتی که تو برای اين مردم قايلی، زمانی با آن نمايندگی کردن به‌درستی پيوند می‌خورد که حرف آن منتقد آمريکايی را به ياد بياوريم؛ که در يادداشتی بر جدايی نادر از سيمين نوشته بود: «اگر می‌خواهيد تهديدی نثار اين کشور کنيد، بهتر است قبل از آن اين فيلم را ببيند، تا بدانيد با چه مردمانی روبه‌روييد، تا در تصميم خود تجديد‌نظر کنيد.»

اينکه يک فيلم بتواند چنين دستاوردی، چنين تاثيری داشته باشد، يعنی اينکه تو بارها بيشتر از آن جمله‌هايی که در ستايش مردمان ديارمان می‌گويی، دين خودت را به آنها ادا کرده‌ای. حالا ديگر واقعا مهم نيست که فيلم در يکی از دو رشته «فيلم خارجی» و «فيلمنامه» که نامزد شده، جايزه آکادمی را بگيرد يا نه. مهم‌تر اين است که اين فيلم در طول اين مدت به اين مردم اميد، اشتياق و افتخار بخشيد.

برای همين اميد، اشتياق و افتخار است که می‌خواهم با صدايی صد بار بلندتر از آن فريادی که بعد از جايزه گرفتن‌ات در جشنواره برلين، در سالن برليناله پالاس برآوردم، فرياد بزنم: «اصغر؛ خيلی چاکريم! »

 

 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/2/IMAGE634652043917163334.jpg

مراسم اختتامیه جشنواره برلین 2012 شنبه شب در کاخ جشنواره برگزار شد و هیئت داوران بخش مسابقه بین‌الملل به ریاست مایک لی کارگردان بریتانیایی، جایزه خرس طلای بهترین فیلم جشنواره را به درام مستند «سزار باید بمیرد» ساخته برادران تاویانی اعطاء کرد.
این فیلم درباره زندانیانی یک زندان در ایتالیاست که تراژدی «جولیوس سزار» اثر ویلیام شکسپیر را به صحنه می‌برند، نمایشی که در آن قاچاقچیان مواد مخدر، یک عضو مافیا و یک قاتل در نقش‌های سزار، بروتوس، کاسیوس و دیگر شخصیت‌ها ظاهر می‌شوند. «سزار باید بمیرد» در زندان ربیبیا در حومه شهر رم فیلمبرداری شده است.
این فیلم در هیچ یک از برآوردهای پیش از مراسم اختتامیه جشنواره برلین به عنوان رقیب خرس طلا مطرح نبود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/2/IMAGE634652043924963348.jpg

«سزار باید بمیرد» جایزه خرس طلای برلیناله را دریافت کرد

برادران تاویانی 50 سال است با هم فیلم می‌سازند. آن‌ها سال 1977 برای فیلم «پدرسالار» برنده جایزه نخل طلای جشنواره کن شدند. «شب سان لورنتسو»، «کائوس»، «صبح بخیر بابل»، «خورشید در شب»، «فیوریله» و «مزرعه چکاوک‌ها» از دیگر ساخته‌های آن‌هاست.

درام تاریخی «یک رابطه شاهانه» ساخته نیکلای آرسل تولید مشترک دانمارک، جمهوری چک، آلمان و سوئد تنها فیلم برلیناله امسال بود که بیش از یک جایزه دریافت کرد.

میکل بو فولسگارد برای بازی در نقش کریستیان هشتم پادشاه تا حدی مجنون دانمارک برنده جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد شد. نیکلای آرسل و راسموس هایستربرگ فیلمنامه‌نویسان «یک رابطه شاهانه» جایزه خرس نقره‌ای بهترین فیلمنامه را به خانه بردند.

این فیلم داستانی واقعی درباره یک پزشک در قرن هجدهم است که از ارتباط خود با خاندان سطنتی دانمارک برای تغیر چشم‌انداز سیاسی استفاده می‌کند.

جایزه بزرگ هیئت داوران به «فقط باد» ساخته بنس فلیگوف از مجارستان، آلمان و فرانسه اعطاء شد که داستانی واقعی درباره مبارزه سخت علیه رم در مجارستان را به تصویر می‌کشد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/91126/2/IMAGE634652048233534916.jpg

اصغر فرهادی جایزه بزرگ هیئت داوران را به بنس فلیگوف اعطاء کرد

کریستیان پتسولد کارگردان آلمانی برای «باربارا» جایزه خرس نقره‌ای بهترین کارگردان را گرفت. «باربارا»یکی از سه فیلم آلمانی بخش مسابقه اصلی جشنواره برلین 2012 بود و از آن به عنوان بخت اصلی جایزه خرس طلایی یاد می‌شد.
داستان این فیلم سال 1980 در آلمان شرقی کمونیستی روی می‌دهد و درباره یک پزشک زن جوان است که وقتی درخواست می‌کند به آلمان غربی منتقل شود، به عنوان مجازات به ایالات شرقی تبعید می‌شود.

جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر زن به ریچل موانزا برای بازی در فیلم کانادایی «جادوگر جنگ» به کارگردانی کیم نگوین رسید. او در این فیلم نقش یک کودک‌سرباز را بازی می‌کند.

لوتس رایتمایر برای فیلمبرداری ««دشت گوزن سفید»» ساخته وانگ کوانان از چین برنده جایزه خرس نقره‌ای بهترین دستاورد هنری چشمگیر شد.
جایزه آلفرد بائر هم به «تابو» به کارگردانی میگل گومژ از پرتغال، آلمان، برزیل و فرانسه رسید. این جایزه به اثری با نوآوری خاص اعطاء می‌شود و نام آن از موسس برلیناله گرفته شده است.
«خواهر» به کارگردانی اورسولا مایر کارگردان سوئیسی تولید سوییس و فرانسه جایزه ویژه را دریافت کرد.

امسال در مجموع 18 فیلم برای دریافت جایزه خرس طلایی رقابت کردند. «بدرود ملکه من» فیلم افتتاحیه و همچنین یکی از فیلم‌های بخش مسابقه شصت و دومین دوره جشنواره فیلم برلین بود که 9 تا 19 فوریه 2012 (20 تا 30 بهمن) برگزار ‌شد.

آنتون کوربین کارگردان هلندی، شارلوت گنزبورگ بازیگر بریتانیایی، جیک جیلنهال بازیگر آمریکایی، فرانسوا اوزون کارگردان فرانسوی، بوعالم سانسال نویسنده الجزایری، باربارا سوکووا بازیگر آلمانی و اصغر فرهادی کارگردان ایرانی - که پارسال با «جدایی نادر از سیمین» خرس طلای برلیناله را برد - همکاران مایک لی در هیئت داوران بخش مسابقه بین‌الملل بودند.

مریل استریپ بازیگر آمریکایی در این دوره جشنواره برلین جایزه خرس طلای افتخاری را دریافت کرد.

«پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی در بخش جنبی «فورم» شصت و دومین دوره جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد.

فهرست دیگر برندگان جشنواره برلین 2012 به شرح زیر است:

جایزه بهترین فیلم بلند اول: «Kauwboy»، بودوین کول
تقدیر: «آن سوی تپه»، امین آلپر

جوایز هیئت داوران بخش بین‌الملل فیلم کوتاه
خرس طلای بهترین فیلم کوتاه: «رافا»، ژوائو سالاویزا
جایزه هیئت داوران (خرس نقره‌ای): «خرگوش بزرگ»، آتسوشی وادا
تقدیر: «Licuri Surf»، ژیل ماترینز

بخش نسل
بخش کودکان نسل Kplus
خرس بلورین بهترین فیلم بلند: «Arcadia»، اولیویا سیلور
تقدیر: «تنها وانمود کرد که می‌شنود»، کائوری ایمایزومی
خرس بلورین بهترین فیلم کوتاه: «جولیان»، متیو مور
تقدیر: «B I N O»، بیلی پلفر

بخش جوان نسل 14plus
خرس بلورین بهترین فیلم بلند: «شب سکوت»، ریس سلیک
تقدیر: «جواهرات تاج»، الا لمهاگن
خرس بلورین بهترین فیلم کوتاه: «Meathead»، سام هولست
تقدیر: «663114»، ایسامو هیرابایاشی

جوایز هیئت داوران کلیسای جهانی:
بخش مسابقه بین‌الملل: «سزار باید بمیرد»، پائولو و ویتوریو تاویانی
تقدیر: «جادوگر جنگ»، کیم نگوین
بخش پانوراما 2012: «دیوار»، جولین رومن پولسلر
تقدیر: «رژه»، سیرجان دراگویه‌ویچ
بخش فورم 2012: «تاخیر»، ردریگو پلا

جوایز هیئت داوران فیپرشی
بخش مسابقه بین‌الملل: «تابو»، میگل گومژ
بخش پانوراما 2012: «عصر اتمی»، هلنا کلوتس
بخش فورم 2012: «Hemel»، ساشا پولاک

جایزه سینماهای اروپا
«برادرم شیطان»، سالی الحسینی
تقدیر: «Dollhouse»، کرستن شریدان

جایزه نتپک (شبکه تبلیغ سینمای آسیا): «پذیرایی ساده»، مانی حقیقی

جایزه فیلم صلح:«فقط باد»، بنس فلیگوف

---------------------------

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد
پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 78
بازدید دیروز : 114
بازدید هفته : 402
بازدید ماه : 400
بازدید کل : 83124
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1